ما شکموها!

سلام

  روز شنبه  که تعطیل بود من و آقامون صبح رفتیم بیرون چندتا کار داشتیم که باید انجام می دادیم  ظهر که شد تصمیم گرفتیم بریم یه رستوران معمولا کمتربیرون غذا می خوریم اگر هم بخوایم جایی بریم معمولا میگردیم و یه رستوران دنج پیدا می کنیم. فکر میکنم ساعت حدودای ۱ بود چشمتون روز بد نبینه تو هر کوچه پس کوچه ای که می شناختیم و رفتیم جا نبود بشینیم انگار روزهای تعطیل هیچ کس تو خونه غذا نمی خوره! با خودمون فکر کردیم چون ظهر روز تعطیله اینجوریه اما الان دوروزه که غروبها نگاه می کنم میبینم که انگار مردم ما به خوردن  مثل یک تفریح مفرح و هیجان انگیز نگاه می کنند !  تو این شهر هرجا نگاه میکنی یا شده کافی شاپ یا پیتزایی یا چلوکبابی و فست فود!

اگه به این مردم بگید که ماهی ۵ تا هزارتومنی بدین برای تامین و تضمین  سلامتیتون صداشون در مییاد که چه خبره!!!!!   ولی اگه بگین شبی ۲۰ تا ۳۰ هزارتومن پول بده تا غذا بخوری با کمال میل می دن ؟!!

به نظرتون چرا اینجوریه؟؟؟؟!!!!

دنیا یه وقتایی تنگ میشه!

سلام

  تا حالا شده دنیا به این بزرگی براتون تنگ بشه؟

احساس کنید که الانه بزنید ازش بیرون؟

من هروقت خیلی عصبانی هستم وکاری از دستم بر نمی یاد اینجوری میشم.

دوستای گلم نظر بدین خوشحال می شم.

خواب

سلام

تابه حال اینقدرراحت و بی خیال خوابیدین؟

البته اینقده بودیم همه ما اینقدر راحت خوابیدیم ولی بعدش چی؟!!.

 

 

اختلاف سلیقه

سلام

یه موضوع که خیلی وقته فکرم رو مشغول کرده

اختلاف سلیقه نمک رابطه هاست و  یا بلای رابطه؟

مواقعی که اختلاف سلیقه دارید و این موضوع شما رو به شدت تحت فشار قرار می دهد چه می کنید؟ اصلا نظرتون رو عنوان می کنید و یا نه دندان روی جگر می گذارید؟

اگرطرف مقابل تحمل انتقاد و یا شرایطی غیر از انچه خودش می خواهد را نداشت چه می کنید؟

بهشت من