فرادرماني
يه موضوع جالب و اشاره اي كه يكي از دوستام به نشانه ها كرد. بله به نشانه ها اعتقاد دارم.
الان چند روزيه كه دوستان زيادي فرادرماني رو به عنوان يك راه ديگه درمان توصيه كردن.
باورتون ميشه كه از زمان شدت بيماري علي ما بدون اينكه خودمون بخواهيم بارها با اين موضوع رو درو شديم؟!
اولين بار زماني بود كه براي پالستراپي علي بيمارستان بستري بود اتاق كناري علي يه جواني بود كه مي گفت مدتها با اين روش بيماريش رو كنترل كرده (بيماريش منبع مشخصي نداشت و تنها درد كشنده اي توي قفسه سينش داشت كه بستري شده بود تا عامل اصلي رو پيدا كنند و در نهايت هم تا جايي كه ما پيگيري كرديم به نتيجه نرسيده بودند) و تنها زماني دوباره گرفتارش شده كه به روش بي اعتمادي كرده و كارهايي رو كه بايد انجام مي داده رها كرده.
توضيحات كاملي داد و اون زمان ما تنها بهش فكر كرديم و (راستش هميشه فكر مي كردم اين آدم بي دليل جلوي راهمون نيومده) بعد از چند ماهي با شماره اي كه اون آقا بهمون داده بود تماس گرفتم و قرار شد آزمايشي اون شخصي رو كه باهاش صحبت كردم اسم علي رو هم بياره ولي مي دوني بعد زنگ زدم و گفتم اين كار و نكنن چون خيلي مطمئن نبودم و تا به حال شايد بيشتر از ۵ بار ديگه يه همچين شرايطي پيش اومد ولي امتحانش نكرديم.
شايد اين كار رو انجام داديم. بايد در موردش جدي با علي صحبت كنم.