من و آقامون و ام اس

موضوعات کاری و خانوادگیمون

آقامون

+ نوشته شده در یکشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۶ ساعت ۲:۴۶ ب.ظ توسط گلی  | 
من و علی مدتهاست که همدیگرو می شناسیم و  اردیبهشت 87   پیمان همراهی بستیم و مدتی می شه که علی بیماره و دکترا تشخیص دادن که ام اس داره داریم سعی می کنیم که در مورد خودمون و اطرافمون بنویسیم با ما همراه باشین به کمکتون احتیاج داریم.
مطرب عشق عجـــب
ســـــاز و نوایـی دارد
نقش هر نغــــــمه که
زد راه به جــایی دارد
  • خانه
  • آرشیو وبلاگ
  • عناوین نوشته ها
نوشته‌های پیشین
  • فروردین ۱۳۹۲
  • فروردین ۱۳۹۱
  • مرداد ۱۳۹۰
  • خرداد ۱۳۹۰
  • فروردین ۱۳۹۰
  • بهمن ۱۳۸۹
  • آبان ۱۳۸۹
  • شهریور ۱۳۸۹
  • مرداد ۱۳۸۹
  • خرداد ۱۳۸۹
  • اردیبهشت ۱۳۸۹
  • فروردین ۱۳۸۹
  • اسفند ۱۳۸۸
  • بهمن ۱۳۸۸
  • دی ۱۳۸۸
  • آذر ۱۳۸۸
  • آبان ۱۳۸۸
  • مهر ۱۳۸۸
  • شهریور ۱۳۸۸
  • مرداد ۱۳۸۸
  • تیر ۱۳۸۸
  • خرداد ۱۳۸۸
  • اردیبهشت ۱۳۸۸
  • فروردین ۱۳۸۸
  • اسفند ۱۳۸۷
  • بهمن ۱۳۸۷
  • دی ۱۳۸۷
  • تیر ۱۳۸۷
  • مرداد ۱۳۸۶
  • تیر ۱۳۸۶
پیوندها
  • يادداشتهاي يك گلابي ديوانه
  • همدم روح
  • زندگي با ام اس
  • ام اس و يه دل تنها
  • ام اس خاموش
  • هو المجذوب
  • آغازي متفاوت
  • نابودي ام اس
  • كريستال
  • ام اس من
  • سلام ام اس
  • ام اس
  • ام اس و يه دنيا حرف
  • اين مهمان ناخوانده
  • آزاده نامه
  • گله دارم
  • بانوي فرورديني
  • يكدي
  • همسوز
  • طولاني ترين شب
  • سنگ صبور
  • هميشه بهاري
  • مرا آفريد آنكه دوستم داشت
  • بهاري كه خزان شد
  • او نيست
  • زندگي
  • طولاني ترين شب
BLOGFA.COM